ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
حضرت زهرا سلامالله علیها:
سه چیز از دنیا برای من دوستداشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا و انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا. نهجالحیاة، ح ۱۶۴
سه چیز از دنیا برای من دوستداشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا و انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا. نهجالحیاة، ح ۱۶۴
هنرمندان در فضای مجازی
یاد
امروز مصادف است با پایان عملیات «طریقالقدس»؛ عملیاتی که در آذرماه ۱۳۶۰ به مدت ۸ روز در مناطق دشت آزادگان، بُستان و سوسنگرد در استان خوزستان انجام شد و در نهایت با پیروزی رزمندگان غیور اسلام در 15 آذرماه به پایان رسید. در این عملیات شهیدعلی صیاد شیرازی فرمانده بچههای ارتش بود و در کنار بچههای سپاه و بسیج از زمینهای رملی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی گذشتند که همین باعث غافلگیری دشمن شد و در آخر با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی متزلزل شد و عملیات در این محور هم به پیروزی رسید.
در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد و پس از گذشت ۴۲۰ روز از شروع جنگ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان در مرز مستقر شوند. همچنین تصرف چزابه سبب شد اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. به این ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتحالمبین پدید آمد. یاد و نام شهدای عملیات طریقالقدس گرامی باد.
سینما
فیلم سینمایی «برندهها» ساخته حسن ناظر برنده جایزه دیسکاوری از جوایز فیلم مستقل بریتانیا در سال ۲۰۲۲ شد. به گزارش ایسنا، برندگان جوایز فیلم مستقل بریتانیا در سال ۲۰۲۲ اعلام شد و فیلم «برندهها» به کارگردانی حسن ناظر که نماینده سینمای انگلیس در شاخه بهترین فیلم بینالمللی اسکار است، موفق به کسب جایزه دیسکاوری از این رویداد سینمایی شد.
در این فیلم فارسیزبان که در ایران فیلمبرداری شده و «نادیرا مورای» و «پاول ولش» از اسکاتلند تهیهکنندگی کردهاند، مجموعهای از بازیگران ایرانی شامل رضا ناجی، شهرزاد کمالزاده، حسین عابدینی، محمود جعفری، عزتالله رمضانیفر و اصغر سمسارزاده نقشآفرینی کردهاند. داستان فیلم «برندهها» در یکی از شهرستانهای ایران اتفاق میافتد که در آن بچهها سخت کار میکنند تا خانوادههایشان را تأمین کنند. روزی یحیی ۹ ساله و دوستش لیلا مجسمه گرانبهایی را پیدا میکنند. ناصرخان رئیس یحیی که او نیز به سینما علاقه دارد تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا صاحب آن را پیدا کنند. «برندهها» اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ در ماه آگوست تجربه کرده است و در آنجا جایزه تماشاگران را از آن خود میکند.
جورج کلونی در مرکز کندی برای دستاوردهای یک عمر فعالیت هنریاش تجلیل شد. به گزارش مهر، بازیگر «۱۱ یار اوشن» در فهرست چهرههای مشهوری جای داشت که شنبه در مرکز کندی تجلیل شدند. امی گرانت خواننده پاپ، گلدیس نایت چهره موسیقی، تینا لئون آهنگساز و بونو از گروه U2 هم از دیگر چهرههای این فهرست بودند. کلونی گفت به عنوان کسی که در یک شهر کوچک از کنتاکی بزرگ شده هرگز تصور نمیکرد روزی روی بالکن افتخار مرکز کندی بایستد و افزود: این یک افتخار بزرگ برای همه خاندان کلونی است. این بازیگر و فیلمساز تاکنون ۲ جایزه اسکار کسب کرده، ۵ گلدن گلوب برده و ۴ جایزه انجمن بازیگران امریکا، یک بفتا، ۲ جایزه منتخب منتقدان، یک امی، ۴ جایزه هیأت ملی نقد و جایزه یک عمر دستاورد هنری از مؤسسه فیلم امریکا را در کارنامه دارد.
تئاتر
کارگردان نمایش «تونل» که در هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور دارد تأکید کرد علاوه بر اینکه روند تولید تئاتر سخت شده است، در شرایط فعلی گیشه تئاتر نیز فروش ندارد. محمدجواد صرامی نویسنده و کارگردان این نمایش که در بخش مسابقه صحنهای هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت روی صحنه رفت، درباره این اثر نمایشی به مهر، گفت: «ما با نمایش «تونل» از شهر اصفهان در بخش مسابقه صحنهای هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور پیدا کردیم و این نمایش را روز یکشنبه ۱۳ آذر در شهر مشهد روی صحنه بردیم.»
وی درباره موضوع «تونل» توضیح داد: «موضوع این نمایش ایثار است و روایتگر جانباز شیمیایی است که در تخت آیسییو بیمارستانی که برای درمان کرونا اختصاص دارد، در خواب مصنوعی است. در رؤیاهای جانباز مشخص میشود وی در دوران جنگ تحمیلی در این بیمارستان بهعنوان امدادگر حضور داشته است.»
صرامی درباره روند تولید نمایش «تونل» تأکید کرد: «روند سختی را برای تولید نمایش طی کردیم. خودم شخصاً با این وضعیت اقتصادی، تولید یک تئاتر را به صرفه نمیدانم. با این شرایط جشنوارهها نیز باید کمکهزینههای خود به گروههای تئاتری را حداقل ۳ برابر در نظر بگیرند.»
عباس خلیلزاده، عباس نادری، رعنا اسدی، مسعود باقری، ابوالفضل صادقی و حسین نریمانی بازیگران نمایش «تونل» هستند.
تجسمی
کارگاه تخصصی آموزش خوشنویسی «خط شکسته» از روز پنجشنبه هفدهم آذر به صورت رایگان در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود. به گزارش مهر، آموزش تخصصی خوشنویسی «خط شکسته» زیر نظر میثم سلطانی از روز پنجشنبه هفدهم آذر ۱۴۰۱ در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران آغاز میشود. این دوره آموزشی که ویژه هنرجویان مقاطع پیشرفته است، به صورت ۲ هفته یکبار روزهای پنجشنبه ساعت ۹:۳۰ صبح تشکیل میشود.
علاقهمندان به حضور در دورههای پیشرفته خط شکسته میثم سلطانی، میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با فرهنگسرای ارسباران تماس بگیرند.
امروز مصادف است با پایان عملیات «طریقالقدس»؛ عملیاتی که در آذرماه ۱۳۶۰ به مدت ۸ روز در مناطق دشت آزادگان، بُستان و سوسنگرد در استان خوزستان انجام شد و در نهایت با پیروزی رزمندگان غیور اسلام در 15 آذرماه به پایان رسید. در این عملیات شهیدعلی صیاد شیرازی فرمانده بچههای ارتش بود و در کنار بچههای سپاه و بسیج از زمینهای رملی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی گذشتند که همین باعث غافلگیری دشمن شد و در آخر با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی متزلزل شد و عملیات در این محور هم به پیروزی رسید.
در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد و پس از گذشت ۴۲۰ روز از شروع جنگ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان در مرز مستقر شوند. همچنین تصرف چزابه سبب شد اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. به این ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتحالمبین پدید آمد. یاد و نام شهدای عملیات طریقالقدس گرامی باد.
سینما
فیلم سینمایی «برندهها» ساخته حسن ناظر برنده جایزه دیسکاوری از جوایز فیلم مستقل بریتانیا در سال ۲۰۲۲ شد. به گزارش ایسنا، برندگان جوایز فیلم مستقل بریتانیا در سال ۲۰۲۲ اعلام شد و فیلم «برندهها» به کارگردانی حسن ناظر که نماینده سینمای انگلیس در شاخه بهترین فیلم بینالمللی اسکار است، موفق به کسب جایزه دیسکاوری از این رویداد سینمایی شد.
در این فیلم فارسیزبان که در ایران فیلمبرداری شده و «نادیرا مورای» و «پاول ولش» از اسکاتلند تهیهکنندگی کردهاند، مجموعهای از بازیگران ایرانی شامل رضا ناجی، شهرزاد کمالزاده، حسین عابدینی، محمود جعفری، عزتالله رمضانیفر و اصغر سمسارزاده نقشآفرینی کردهاند. داستان فیلم «برندهها» در یکی از شهرستانهای ایران اتفاق میافتد که در آن بچهها سخت کار میکنند تا خانوادههایشان را تأمین کنند. روزی یحیی ۹ ساله و دوستش لیلا مجسمه گرانبهایی را پیدا میکنند. ناصرخان رئیس یحیی که او نیز به سینما علاقه دارد تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا صاحب آن را پیدا کنند. «برندهها» اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ در ماه آگوست تجربه کرده است و در آنجا جایزه تماشاگران را از آن خود میکند.
جورج کلونی در مرکز کندی برای دستاوردهای یک عمر فعالیت هنریاش تجلیل شد. به گزارش مهر، بازیگر «۱۱ یار اوشن» در فهرست چهرههای مشهوری جای داشت که شنبه در مرکز کندی تجلیل شدند. امی گرانت خواننده پاپ، گلدیس نایت چهره موسیقی، تینا لئون آهنگساز و بونو از گروه U2 هم از دیگر چهرههای این فهرست بودند. کلونی گفت به عنوان کسی که در یک شهر کوچک از کنتاکی بزرگ شده هرگز تصور نمیکرد روزی روی بالکن افتخار مرکز کندی بایستد و افزود: این یک افتخار بزرگ برای همه خاندان کلونی است. این بازیگر و فیلمساز تاکنون ۲ جایزه اسکار کسب کرده، ۵ گلدن گلوب برده و ۴ جایزه انجمن بازیگران امریکا، یک بفتا، ۲ جایزه منتخب منتقدان، یک امی، ۴ جایزه هیأت ملی نقد و جایزه یک عمر دستاورد هنری از مؤسسه فیلم امریکا را در کارنامه دارد.
تئاتر
کارگردان نمایش «تونل» که در هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور دارد تأکید کرد علاوه بر اینکه روند تولید تئاتر سخت شده است، در شرایط فعلی گیشه تئاتر نیز فروش ندارد. محمدجواد صرامی نویسنده و کارگردان این نمایش که در بخش مسابقه صحنهای هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت روی صحنه رفت، درباره این اثر نمایشی به مهر، گفت: «ما با نمایش «تونل» از شهر اصفهان در بخش مسابقه صحنهای هجدهمین جشنواره تئاتر مقاومت حضور پیدا کردیم و این نمایش را روز یکشنبه ۱۳ آذر در شهر مشهد روی صحنه بردیم.»
وی درباره موضوع «تونل» توضیح داد: «موضوع این نمایش ایثار است و روایتگر جانباز شیمیایی است که در تخت آیسییو بیمارستانی که برای درمان کرونا اختصاص دارد، در خواب مصنوعی است. در رؤیاهای جانباز مشخص میشود وی در دوران جنگ تحمیلی در این بیمارستان بهعنوان امدادگر حضور داشته است.»
صرامی درباره روند تولید نمایش «تونل» تأکید کرد: «روند سختی را برای تولید نمایش طی کردیم. خودم شخصاً با این وضعیت اقتصادی، تولید یک تئاتر را به صرفه نمیدانم. با این شرایط جشنوارهها نیز باید کمکهزینههای خود به گروههای تئاتری را حداقل ۳ برابر در نظر بگیرند.»
عباس خلیلزاده، عباس نادری، رعنا اسدی، مسعود باقری، ابوالفضل صادقی و حسین نریمانی بازیگران نمایش «تونل» هستند.
تجسمی
کارگاه تخصصی آموزش خوشنویسی «خط شکسته» از روز پنجشنبه هفدهم آذر به صورت رایگان در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود. به گزارش مهر، آموزش تخصصی خوشنویسی «خط شکسته» زیر نظر میثم سلطانی از روز پنجشنبه هفدهم آذر ۱۴۰۱ در نگارخانه هنر فرهنگسرای ارسباران آغاز میشود. این دوره آموزشی که ویژه هنرجویان مقاطع پیشرفته است، به صورت ۲ هفته یکبار روزهای پنجشنبه ساعت ۹:۳۰ صبح تشکیل میشود.
علاقهمندان به حضور در دورههای پیشرفته خط شکسته میثم سلطانی، میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با فرهنگسرای ارسباران تماس بگیرند.
باید تئاتر را در هر شرایطی زنده نگه داریم
بهرام سرورینژاد: متأسفانه تماشای تئاتر در دوران قبل و بعد از کرونا و در دوران فعلی عموماً در سبد خانوار جایی ندارد و خانوادههای معدودی هستند که در سبد کالای مصرفیشان، جایی هم برای تئاتر و دیگر کالاهای فرهنگی در نظر بگیرند. بنابراین اگر شرایطی غیر از وضعیت معمول ایجاد شود، کالاهای فرهنگی مانند تئاتر به سرعت از سبد مصرفی خانوار کنار گذاشته میشود، چون مخاطبان فکر میکنند در این وضعیت چرا باید کتاب بخریم، سینما برویم، تئاتر برویم، اما هیچ کس نمیگوید چرا باید پیتزا بخوریم و اینچنین است که کافهها و رستورانها همچنان به کار خود ادامه میدهند ولی سینما و تئاتر تعطیل میشود زیرا مخاطب ضرورتی برای وجود آن نمیبیند؛ اما به هر حال تئاتر شغل ما است و باید در هر شرایطی آن را زنده نگه داریم و بیش از هر کسی این خود تئاتریها هستند که میتوانند آن را زنده نگه دارند.
بخشی از صحبتهای این بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتوگو با ایسنا
بخشی از صحبتهای این بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتوگو با ایسنا
هنر، حکایت از «غیراو»
محسن نفر
آهنگساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار
در تاریخ هنرِ«غیر او»، «غیر او»، دیده شد! وصف شد! ستایش شد! تخیل شد! و دوباره متولد شد! این «غیراو»های بینهایت، از هر قسم و قماشی بود! اوایل، خداوندگارانی که در تخیل مخاطب و هنرمند، صاحبان امر بودند و تملک و اختیار امور را در دست داشتند! خدای باران، خدای دریا، خدای کوهها، خدای دشتها، خدای نعمتها و مواهب، حتی خدای صلح، خدای جنگ، خدای قحطی و خشکسالی و سایر موارد. برای هر امری، مسئولی مشخص، که خدا و خداوندگار آن محسوب میشد، موضوعِ زندگی، پرستش و هنرها قرار میگرفت! این «اغیار»، شاید در منصفانهترین حالت، بهترینها بودهاند که موضوع موارد مزبور قرار داشتند! زیرا اموری بودند که (البته به اشتباه و به ناحق) هدف ستایش و پرستش آدمی، مخاطب و هنرمند و هنر، قرار میگرفتند. این دوره ناخداپرستی، دورهای بود که در زمان باستان، تصور از خدا، تصویری بود و هر ناخدا، صورت و شمایلی داشت که در قاب هنر قرار میگرفت و مردم و مخاطبان در برابرش قرار میگرفتند و با تصویرش روبهرو میشدند! همین امر موجب شد تصویرگری و تصویرسازی، قدم برجسته هنر به حساب آید و صورتگری، شیوع وافر داشته باشد و تواریخ هنر، صورتگری و نقاشی را حکایت کنند. هنر در دورههای بعد، در سیرالی ماسویالله به وصف و پرستش امور دیگر به غیر از خدایان پرداخته است. از جمله طبیعت! چه بسیار آثاری که در وصف و ستایش طبیعت ساخته و پرداخته شده است. حتی آثاری که به نمایش محلها و اماکن خاصی بیمنظور از طبیعت تولید شده، اهمیت خود را بیشتر از طبیعت کسب کرده و به سبب آن، به چشم آمده! اما همه این «غیراو»، گرچه مستقیم ذکر و فکر او نبوده، غیرمستقیم او را نمایانده!
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
در مسیر «غیر او»، هنر، تاریخی مملو از همه چیز را پشت سر دارد. طبیعت، ضمن اینکه موضوعی جدی و پردامنه از تاریخ هنر را به خود اختصاص داده، موجودات در طبیعت هم هر کدام، فصلی برجسته از این تاریخ «غیر او»، بودهاند. مثلاً دریا! چه بسیار آثاری که تصویر دریا و نقش آن بودهاند! همینطور ماه، خورشید، شفق، فلق، ستارگان، آسمان، ابر، باران، برف، کوه، دشت، جانوران!
اسبها، موضوعی جذاب و مستمر از این سیرالی ماسوی، بودهاند! همین طور گلها و گلدانها! انسان! بخش معتنابهی از این سیر و تاریخاند! صورت، دست و ... تا به اینجا، هرچه گفته شد، اگرچه «غیر او» بوده، اما نه به او رهنمون بوده و نه علیه او! به او رهنمون نبوده، زیرا هرچه موضوع هنر به «غیر او» قرار میگیرد، مستقیماً مورد توجه و ستایش است و ره به او نمیبرد. زیرا هنر، نشان دادن و نمایاندن را برعهده دارد. به تعبیر واضحتر، وصف مخاطب میکند نه مغایب! دشوار است از آنچه وصف میشود، به وصف او برسی! نشانه وصف درهنر، همیشه موضوع است که در مقابل چشمت نه آنچه غایب و پنهان است! هنر، همیشه وصف آن میکند که درمقابل چشم است نه آنچه نیست! آن هم که در مقابل چشم است، «او» نیست! «او» با همه پیدایی و بداهت، در مقابل چشم نیست و هنر که ستایش موضوع میکند، آن را مینماید و مینمایاند! «او»، در ظرف نمودن و نمایاندن نیست. موضوع که در هنر برجسته و ستایش میشود، چگونه به «او» راه میسپرد؟! اصلاً هنر که دیدن و نمایش است، چگونه «او» را که ماهیتاً دیدنی و نشان دادنی نیست، مینماید؟! تنها باید از «او» گفت نه اینکه در پی نشان دادن و نمایاندنش بود! از میان هنرها، تنها موسیقی میتواند بیآنکه «او» را بنماید، از «او» بگوید! غیر موسیقی، مینماید و مینمایاند! حتی اگر بگوید و روایت کند، «غیر او» را در قاب خود (هنر) نشان میدهد و همین نمود و نمایش، که در عین حال «غیر او» است، به «او» راه نمیبرد! حتی اگر این «غیر او»، پیامبر و نبی باشد، باز به «او» راه نمیبرد! آنچنان که تصاویر حضرت مسیح(ع)، برجستگی و ستایش مسیح بوده و از «او» سراغی نمیدهد. تا آنجا که مسیح را «او» میدانند و برایش الوهیت قائلند. نه اینکه او را به سمت «او» راه بر بدانند و «او» را در آیینه مسیح، جلوه گری کنند! همه هنرهای تصویری، تجلی «او» اما جلوهگر «غیراو» هستند. اصلاً ذاتاً و ماهیتاً، نمیتوانند «او» را بنمایند. زیرا این دسته از هنرها، برای نمایاندن و نمایش دادن هستند و «او» که غیب محض است، نشان دادنی نیست! تنها میتوان از «او» گفت و حکایت کرد. این هم فقط از عهده موسیقی، که هنرِ حکایت و روایت است، بر میآید! هنرهای دیگر، غیر موسیقی، حتی اگر بخواهند از «او» حکایت کنند، همین که مینمایند، «غیراو» را روایت و حکایت میکنند!
آهنگساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار
در تاریخ هنرِ«غیر او»، «غیر او»، دیده شد! وصف شد! ستایش شد! تخیل شد! و دوباره متولد شد! این «غیراو»های بینهایت، از هر قسم و قماشی بود! اوایل، خداوندگارانی که در تخیل مخاطب و هنرمند، صاحبان امر بودند و تملک و اختیار امور را در دست داشتند! خدای باران، خدای دریا، خدای کوهها، خدای دشتها، خدای نعمتها و مواهب، حتی خدای صلح، خدای جنگ، خدای قحطی و خشکسالی و سایر موارد. برای هر امری، مسئولی مشخص، که خدا و خداوندگار آن محسوب میشد، موضوعِ زندگی، پرستش و هنرها قرار میگرفت! این «اغیار»، شاید در منصفانهترین حالت، بهترینها بودهاند که موضوع موارد مزبور قرار داشتند! زیرا اموری بودند که (البته به اشتباه و به ناحق) هدف ستایش و پرستش آدمی، مخاطب و هنرمند و هنر، قرار میگرفتند. این دوره ناخداپرستی، دورهای بود که در زمان باستان، تصور از خدا، تصویری بود و هر ناخدا، صورت و شمایلی داشت که در قاب هنر قرار میگرفت و مردم و مخاطبان در برابرش قرار میگرفتند و با تصویرش روبهرو میشدند! همین امر موجب شد تصویرگری و تصویرسازی، قدم برجسته هنر به حساب آید و صورتگری، شیوع وافر داشته باشد و تواریخ هنر، صورتگری و نقاشی را حکایت کنند. هنر در دورههای بعد، در سیرالی ماسویالله به وصف و پرستش امور دیگر به غیر از خدایان پرداخته است. از جمله طبیعت! چه بسیار آثاری که در وصف و ستایش طبیعت ساخته و پرداخته شده است. حتی آثاری که به نمایش محلها و اماکن خاصی بیمنظور از طبیعت تولید شده، اهمیت خود را بیشتر از طبیعت کسب کرده و به سبب آن، به چشم آمده! اما همه این «غیراو»، گرچه مستقیم ذکر و فکر او نبوده، غیرمستقیم او را نمایانده!
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
در مسیر «غیر او»، هنر، تاریخی مملو از همه چیز را پشت سر دارد. طبیعت، ضمن اینکه موضوعی جدی و پردامنه از تاریخ هنر را به خود اختصاص داده، موجودات در طبیعت هم هر کدام، فصلی برجسته از این تاریخ «غیر او»، بودهاند. مثلاً دریا! چه بسیار آثاری که تصویر دریا و نقش آن بودهاند! همینطور ماه، خورشید، شفق، فلق، ستارگان، آسمان، ابر، باران، برف، کوه، دشت، جانوران!
اسبها، موضوعی جذاب و مستمر از این سیرالی ماسوی، بودهاند! همین طور گلها و گلدانها! انسان! بخش معتنابهی از این سیر و تاریخاند! صورت، دست و ... تا به اینجا، هرچه گفته شد، اگرچه «غیر او» بوده، اما نه به او رهنمون بوده و نه علیه او! به او رهنمون نبوده، زیرا هرچه موضوع هنر به «غیر او» قرار میگیرد، مستقیماً مورد توجه و ستایش است و ره به او نمیبرد. زیرا هنر، نشان دادن و نمایاندن را برعهده دارد. به تعبیر واضحتر، وصف مخاطب میکند نه مغایب! دشوار است از آنچه وصف میشود، به وصف او برسی! نشانه وصف درهنر، همیشه موضوع است که در مقابل چشمت نه آنچه غایب و پنهان است! هنر، همیشه وصف آن میکند که درمقابل چشم است نه آنچه نیست! آن هم که در مقابل چشم است، «او» نیست! «او» با همه پیدایی و بداهت، در مقابل چشم نیست و هنر که ستایش موضوع میکند، آن را مینماید و مینمایاند! «او»، در ظرف نمودن و نمایاندن نیست. موضوع که در هنر برجسته و ستایش میشود، چگونه به «او» راه میسپرد؟! اصلاً هنر که دیدن و نمایش است، چگونه «او» را که ماهیتاً دیدنی و نشان دادنی نیست، مینماید؟! تنها باید از «او» گفت نه اینکه در پی نشان دادن و نمایاندنش بود! از میان هنرها، تنها موسیقی میتواند بیآنکه «او» را بنماید، از «او» بگوید! غیر موسیقی، مینماید و مینمایاند! حتی اگر بگوید و روایت کند، «غیر او» را در قاب خود (هنر) نشان میدهد و همین نمود و نمایش، که در عین حال «غیر او» است، به «او» راه نمیبرد! حتی اگر این «غیر او»، پیامبر و نبی باشد، باز به «او» راه نمیبرد! آنچنان که تصاویر حضرت مسیح(ع)، برجستگی و ستایش مسیح بوده و از «او» سراغی نمیدهد. تا آنجا که مسیح را «او» میدانند و برایش الوهیت قائلند. نه اینکه او را به سمت «او» راه بر بدانند و «او» را در آیینه مسیح، جلوه گری کنند! همه هنرهای تصویری، تجلی «او» اما جلوهگر «غیراو» هستند. اصلاً ذاتاً و ماهیتاً، نمیتوانند «او» را بنمایند. زیرا این دسته از هنرها، برای نمایاندن و نمایش دادن هستند و «او» که غیب محض است، نشان دادنی نیست! تنها میتوان از «او» گفت و حکایت کرد. این هم فقط از عهده موسیقی، که هنرِ حکایت و روایت است، بر میآید! هنرهای دیگر، غیر موسیقی، حتی اگر بخواهند از «او» حکایت کنند، همین که مینمایند، «غیراو» را روایت و حکایت میکنند!
زمان: از محسوس تا نامحسوس
رامتین ایمانی نوبر
روانشناس
«ای کاش حلقه به دست من نمیرسید. ای کاش هیچ کدام از این اتفاقها نمیافتاد.» ارباب حلقهها: یاران حلقه، فرودو بگینز (با بازی الایجا وود). شبیه همه چیز است، اما نیست! هم آشناست و هم ناآشناست! هم محسوس است و هم نامحسوس! وجودش را میتوان در آهنگ هر آنچه که حواس پنج گانه درک میکند، لمس کرد. با این حال گذرش با بی تفاوتی درک میشود، اما ناگهان، درجایی، اهمیتش به اندازه قدرت لایزالش احساس میشود. گویی برای ما فاصله بین دو نقطه است، از تولد تا مرگ. از بدایت تا نهایت. تا هر بار که به ایستگاه پایانی نزدیک و نزدیکتر میشویم او را مشاهده کنیم که یکه و تنها، سوار بر قطار سریعالسیرش، با تلخند و شکرخند نیشدارش، روی صورتش از مقابلمان میگذرد تا ما در اندوهی مانا، حسرت از دست دادنش را بخوریم. انگار، «زمان» تضادی از همه چیزهاست، حتی«اکنونش (حالایش)» تقلایی بین تنشهای به ارث رسیده دیروز و دلشورههای مبهم فرداست تا برای انسان همواره بدل به یک مسأله و بحران گردد، اینکه حال را چگونه میتوان زیست و از آن بهره جست. بنابراین، توصیف زمان کار آسانی نیست، ولیکن از میان تعاریف گوناگون، احتمالاً یکی از بهترین توصیفات را سالوادور دالی-نقاش سوررئالیست اسپانیایی- داشته است، البته نه با دوختن کلمات بلکه با آمیختن رنگها و با عنوان «ماندگاری حافظه». نکته قابل تأمل در این اثر ساعتهای ذوب شده (نرم) است که طنینی از دلیل اصلی دالی برای خلقش است. از این رو، یکی از این ساعتها روی صورت هیولای انساننمایی است که به خواب رفته و روی یکی دیگر از ساعتها نیز دستهای از مورچهها دیده میشود. اولاً «داون آدیس» تاریخدان هنر در یادداشتی اشاره کرده که «ساعتهای نرم (ذوب شده) یک سمبل ناخودآگاه از نسبیت فضا و زمان است...» ثانیاً ساعت ذوب شده روی صورت هیولای انساننمایی که در حال خواب است، اشاره به رؤیا دیدن دارد و البته توصیف دالی از زمان که آن را مانند رؤیایی میداند که سریع، آشفته و البته گنگ و اسرارآمیز است. ثالثاً مورچههای روی ساعت ذوب شده نارنجی در اندیشه دالی نمادی از زوال هستند. در نتیجه میتوان گفت، توصیف زمان چیزی شبیه توصیف رؤیاست، هرکه اهمیت رؤیا را درک کند، اهمیت زمان را نیز خواهد فهمید! بنابراین شاید بتوان گفت شناخت نامحسوس بودن زمان از محسوس بودنش بیشتر میتواند به انسان کمک کند تا با آن سازگار شود و بهترین بهره را ببرد! منظور از نامحسوس بودن در اینجا درک نکردن محسوس بودن زمان است! مثلاً ما میفهمیم که وقت از ظهر به عصر رسیده، یا برگهای پاییزی شروع به ریختن کرده، اما علی رغم این دانستن، ساده و بی تفاوت از آنها عبور میکنیم و مانند یک اتفاق روتین و تکراری قلمدادشان میکنیم تا روزی آن را درک میکنیم که دیگر فرصت زیادی برایمان باقی نمانده است. با این تفاصیل چالش زمان تنها گذرش نیست بلکه، بارهای سنگین دیروز و فردا یا همان گذشته و آیندهاش نیز است. همان طور که گفته شد، زمان حال در تقلای گذشته و آینده است چرا که انسان میراث بر چیزهایی از گذشته است که در آن هیچ گونه نقش نداشته و بدون آنکه انتخاب کرده باشد، حامل سرنوشتی میشود که برایش مقدر شده، از طرفی او در اضطراب و دلواپسی فردا نیز سردرگم است، برای آنچه که نمیداند چه پیش خواهد آمد تا این گونه اکنون را از دست بدهد. با این حال شاید مُسکنی برای این استیصال وجود داشته باشد، آنچه که به ما اجازه میدهد تا کمی در آهنگ زمان اضمحلال شویم. همان نکته خردمندانه که گاندولف خاکستری (با بازی یان مک کلین) در پاسخ به آرزوی فرودو بگینز که حامل بار سنگین سرنوشت است، میگوید: «همه در طول زندگیشان توی چنین موقعیتهایی قرار میگیرند، ولی تصمیم با ما نیست. تنها تصمیمی که ما میتوانیم بگیریم این است که از زمانی که داریم چطور استفاده کنیم.» در واقع انگار، بزرگترین آموزه زمانه از زمان برای ما همین است، اینکه با وجود دیروز و فردا و تقلای حالا، بتوانیم بهترین تصمیم را در زمانی که برایمان مقدر شده بگیریم، تصمیمی که برایمان، نامحسوس بودن زمان را نیز محسوس میکند .
روانشناس
«ای کاش حلقه به دست من نمیرسید. ای کاش هیچ کدام از این اتفاقها نمیافتاد.» ارباب حلقهها: یاران حلقه، فرودو بگینز (با بازی الایجا وود). شبیه همه چیز است، اما نیست! هم آشناست و هم ناآشناست! هم محسوس است و هم نامحسوس! وجودش را میتوان در آهنگ هر آنچه که حواس پنج گانه درک میکند، لمس کرد. با این حال گذرش با بی تفاوتی درک میشود، اما ناگهان، درجایی، اهمیتش به اندازه قدرت لایزالش احساس میشود. گویی برای ما فاصله بین دو نقطه است، از تولد تا مرگ. از بدایت تا نهایت. تا هر بار که به ایستگاه پایانی نزدیک و نزدیکتر میشویم او را مشاهده کنیم که یکه و تنها، سوار بر قطار سریعالسیرش، با تلخند و شکرخند نیشدارش، روی صورتش از مقابلمان میگذرد تا ما در اندوهی مانا، حسرت از دست دادنش را بخوریم. انگار، «زمان» تضادی از همه چیزهاست، حتی«اکنونش (حالایش)» تقلایی بین تنشهای به ارث رسیده دیروز و دلشورههای مبهم فرداست تا برای انسان همواره بدل به یک مسأله و بحران گردد، اینکه حال را چگونه میتوان زیست و از آن بهره جست. بنابراین، توصیف زمان کار آسانی نیست، ولیکن از میان تعاریف گوناگون، احتمالاً یکی از بهترین توصیفات را سالوادور دالی-نقاش سوررئالیست اسپانیایی- داشته است، البته نه با دوختن کلمات بلکه با آمیختن رنگها و با عنوان «ماندگاری حافظه». نکته قابل تأمل در این اثر ساعتهای ذوب شده (نرم) است که طنینی از دلیل اصلی دالی برای خلقش است. از این رو، یکی از این ساعتها روی صورت هیولای انساننمایی است که به خواب رفته و روی یکی دیگر از ساعتها نیز دستهای از مورچهها دیده میشود. اولاً «داون آدیس» تاریخدان هنر در یادداشتی اشاره کرده که «ساعتهای نرم (ذوب شده) یک سمبل ناخودآگاه از نسبیت فضا و زمان است...» ثانیاً ساعت ذوب شده روی صورت هیولای انساننمایی که در حال خواب است، اشاره به رؤیا دیدن دارد و البته توصیف دالی از زمان که آن را مانند رؤیایی میداند که سریع، آشفته و البته گنگ و اسرارآمیز است. ثالثاً مورچههای روی ساعت ذوب شده نارنجی در اندیشه دالی نمادی از زوال هستند. در نتیجه میتوان گفت، توصیف زمان چیزی شبیه توصیف رؤیاست، هرکه اهمیت رؤیا را درک کند، اهمیت زمان را نیز خواهد فهمید! بنابراین شاید بتوان گفت شناخت نامحسوس بودن زمان از محسوس بودنش بیشتر میتواند به انسان کمک کند تا با آن سازگار شود و بهترین بهره را ببرد! منظور از نامحسوس بودن در اینجا درک نکردن محسوس بودن زمان است! مثلاً ما میفهمیم که وقت از ظهر به عصر رسیده، یا برگهای پاییزی شروع به ریختن کرده، اما علی رغم این دانستن، ساده و بی تفاوت از آنها عبور میکنیم و مانند یک اتفاق روتین و تکراری قلمدادشان میکنیم تا روزی آن را درک میکنیم که دیگر فرصت زیادی برایمان باقی نمانده است. با این تفاصیل چالش زمان تنها گذرش نیست بلکه، بارهای سنگین دیروز و فردا یا همان گذشته و آیندهاش نیز است. همان طور که گفته شد، زمان حال در تقلای گذشته و آینده است چرا که انسان میراث بر چیزهایی از گذشته است که در آن هیچ گونه نقش نداشته و بدون آنکه انتخاب کرده باشد، حامل سرنوشتی میشود که برایش مقدر شده، از طرفی او در اضطراب و دلواپسی فردا نیز سردرگم است، برای آنچه که نمیداند چه پیش خواهد آمد تا این گونه اکنون را از دست بدهد. با این حال شاید مُسکنی برای این استیصال وجود داشته باشد، آنچه که به ما اجازه میدهد تا کمی در آهنگ زمان اضمحلال شویم. همان نکته خردمندانه که گاندولف خاکستری (با بازی یان مک کلین) در پاسخ به آرزوی فرودو بگینز که حامل بار سنگین سرنوشت است، میگوید: «همه در طول زندگیشان توی چنین موقعیتهایی قرار میگیرند، ولی تصمیم با ما نیست. تنها تصمیمی که ما میتوانیم بگیریم این است که از زمانی که داریم چطور استفاده کنیم.» در واقع انگار، بزرگترین آموزه زمانه از زمان برای ما همین است، اینکه با وجود دیروز و فردا و تقلای حالا، بتوانیم بهترین تصمیم را در زمانی که برایمان مقدر شده بگیریم، تصمیمی که برایمان، نامحسوس بودن زمان را نیز محسوس میکند .
عکس نوشت
یزد از جمله استانهای کویری کشوراست که توانسته با شیوههای مناسب آبیاری در بخش کشاورزی و تولید محصولات باغی و زراعی عملکرد موفقی داشته باشد و زمینهای زراعی و گلخانههای آن از این نعمت الهی بهرهمند شوند. خبرگزاری مهر در این زمینه گزارش تصویری منتشر کرده که مربوط به شهرستان بهاباد یزد است و در شرح آن آورده است خشکیدن قنوات؛ دامداری و کشاورزی را در بسیاری از مناطق استان یزد از جمله بهاباد به مرز نابودی کشانده بود اما بازگرداندن این سازههای خلاقانه به چرخه حیات، اقتصاد مردم این منطقه را نجات داد.
کرونا کات
زهرا شاهینفر
دبیر اجرایی رویداد «سینما سلامت»*
هنوز خاطرات دلهرهآور موجودی کوچک که نظم زندگیمان را بهم زده بود از خاطر نبردهایم. ویروسی چموش که ندانستههای بشر نسبت به ماهیت و عملکردش بسیار بود. از سویی برای مردم عادی زدن ماسک برای ساعتهای طولانی، ضدعفونی دستها، سطوح و حتی بستهبندی مواد غذایی خریداری شده کلافهکننده بود و از سویی دیگر مواجهه مستقیم کادر سلامت با بیمارانی که تست پیسیآر مثبتشان مهر بستری آنها در مراکز درمانی محسوب میشد، روحیهای خاص را میطلبید. کمبود امکانات و نیروی انسانی داوطلب و هزاران چالش نفسگیر مردم جهان را به یک مبارزه نابرابر دعوت کرده بود؛ مبارزه با یک دشمن نامرئی کوچک!
شکر به درگاه حق که حالا در پایان همهگیری کووید ۱۹ فرصتی پیش آمده تا با بهرهگیری از تجارب ارزشمند اساتید دانشگاهی در حوزه سلامت و سینما اتفاقی مهم و به یادماندنی رقم بخورد. با توجه به فیلمنامههایی که به بنیاد سینمایی فارابی ارائه شده بود نیاز به برگزاری چنین رویدادی برای تقویت این ایدهها وجود داشت. تاکنون بسیاری از خاطرات کادر درمان و تیمهای جهادی مغفول واقع مانده و حالا به موجب ارتباط مؤثر بین جامعه سلامت و سینماگران و انتقال تجارب و خاطرات کادر درمان و دستاوردهای نظام سلامت بهمنظور الهامبخشی در جهت تولید آثار فاخر سینماگران خواهد شد. ارسال طرحهای یک صفحهای و منتورینگ طرحهای منتخب توسط اساتید مجرب حوزه سلامت و سینما بخشی از فعالیتهای رویداد سینما سلامت است.
ایده یا طرحهای یک صفحهای توسط هیأت انتخاب بسته به نوع تخصصی که دارند به داوری اولیه آثار مینشینند. طرحهای منتخب برای مرحله بعد به منتورها با بضاعت علمی مناسب معرفی خواهند شد. دوستان نویسنده میتوانند از علم و تجربه اساتید و کادر مجرب درمان برای هرچه بهتر شدن کیفیت محتوایی ایدهها بهره ببرند و با راهنمایی اساتید خوب سینمایی طرح هفت صفحهای خود را ارائه نمایند. در دو روز برگزاری این رویداد به طرحهای راه یافته به این مرحله اجازه پرزنت یا ارائه طرح به شکل دلخواه نویسنده داده خواهد شد. تیم داوری حاضر متشکل از کادر سلامت و سینما به بررسی طرحها خواهند پرداخت. جوایز برتر بنیاد سینمایی فارابی برای سه طرح برگزیده، عقد قرارداد جهت نگارش فیلمنامه خواهد بود. سایر طرحهای برگزیده که به این مرحله از برگزاری رویداد رسیدهاند هم جوایزی دریافت خواهند کرد.
در پایان برگزاری این رویداد انتظار داریم ایده و طرحهایی ارائه شود که مبتنی بر آن بتوان فیلمنامههای سینمایی قابل قبولی نوشته شود.
حضور دانشگاه علومپزشکی تهران با بهرهگیری از اساتید بنام حوزه درمان و راهبری روند اجرایی رویداد توسط بنیاد سینمایی فارابی اتفاق خوب و مبارکی را رقم خواهد زد. همراهی جناب آقای دکتر علی گنجعلیخان در کسوت دبیر علمی رویداد و جناب آقای مصطفی نظریزاده به عنوان دبیر هنری و طراح ایده باعث افتخار است.
*نخستین رویداد ایدهپردازی «سینما سلامت» با موضوع کرونا و دستاوردهای نظام پزشکی کشور در مهار این اپیدمی اواخر دیماه به همت بنیاد سینمایی فارابی برگزار میشود.
دبیر اجرایی رویداد «سینما سلامت»*
هنوز خاطرات دلهرهآور موجودی کوچک که نظم زندگیمان را بهم زده بود از خاطر نبردهایم. ویروسی چموش که ندانستههای بشر نسبت به ماهیت و عملکردش بسیار بود. از سویی برای مردم عادی زدن ماسک برای ساعتهای طولانی، ضدعفونی دستها، سطوح و حتی بستهبندی مواد غذایی خریداری شده کلافهکننده بود و از سویی دیگر مواجهه مستقیم کادر سلامت با بیمارانی که تست پیسیآر مثبتشان مهر بستری آنها در مراکز درمانی محسوب میشد، روحیهای خاص را میطلبید. کمبود امکانات و نیروی انسانی داوطلب و هزاران چالش نفسگیر مردم جهان را به یک مبارزه نابرابر دعوت کرده بود؛ مبارزه با یک دشمن نامرئی کوچک!
شکر به درگاه حق که حالا در پایان همهگیری کووید ۱۹ فرصتی پیش آمده تا با بهرهگیری از تجارب ارزشمند اساتید دانشگاهی در حوزه سلامت و سینما اتفاقی مهم و به یادماندنی رقم بخورد. با توجه به فیلمنامههایی که به بنیاد سینمایی فارابی ارائه شده بود نیاز به برگزاری چنین رویدادی برای تقویت این ایدهها وجود داشت. تاکنون بسیاری از خاطرات کادر درمان و تیمهای جهادی مغفول واقع مانده و حالا به موجب ارتباط مؤثر بین جامعه سلامت و سینماگران و انتقال تجارب و خاطرات کادر درمان و دستاوردهای نظام سلامت بهمنظور الهامبخشی در جهت تولید آثار فاخر سینماگران خواهد شد. ارسال طرحهای یک صفحهای و منتورینگ طرحهای منتخب توسط اساتید مجرب حوزه سلامت و سینما بخشی از فعالیتهای رویداد سینما سلامت است.
ایده یا طرحهای یک صفحهای توسط هیأت انتخاب بسته به نوع تخصصی که دارند به داوری اولیه آثار مینشینند. طرحهای منتخب برای مرحله بعد به منتورها با بضاعت علمی مناسب معرفی خواهند شد. دوستان نویسنده میتوانند از علم و تجربه اساتید و کادر مجرب درمان برای هرچه بهتر شدن کیفیت محتوایی ایدهها بهره ببرند و با راهنمایی اساتید خوب سینمایی طرح هفت صفحهای خود را ارائه نمایند. در دو روز برگزاری این رویداد به طرحهای راه یافته به این مرحله اجازه پرزنت یا ارائه طرح به شکل دلخواه نویسنده داده خواهد شد. تیم داوری حاضر متشکل از کادر سلامت و سینما به بررسی طرحها خواهند پرداخت. جوایز برتر بنیاد سینمایی فارابی برای سه طرح برگزیده، عقد قرارداد جهت نگارش فیلمنامه خواهد بود. سایر طرحهای برگزیده که به این مرحله از برگزاری رویداد رسیدهاند هم جوایزی دریافت خواهند کرد.
در پایان برگزاری این رویداد انتظار داریم ایده و طرحهایی ارائه شود که مبتنی بر آن بتوان فیلمنامههای سینمایی قابل قبولی نوشته شود.
حضور دانشگاه علومپزشکی تهران با بهرهگیری از اساتید بنام حوزه درمان و راهبری روند اجرایی رویداد توسط بنیاد سینمایی فارابی اتفاق خوب و مبارکی را رقم خواهد زد. همراهی جناب آقای دکتر علی گنجعلیخان در کسوت دبیر علمی رویداد و جناب آقای مصطفی نظریزاده به عنوان دبیر هنری و طراح ایده باعث افتخار است.
*نخستین رویداد ایدهپردازی «سینما سلامت» با موضوع کرونا و دستاوردهای نظام پزشکی کشور در مهار این اپیدمی اواخر دیماه به همت بنیاد سینمایی فارابی برگزار میشود.
ناگفتههایی از خاورمیانه و جزئیات مذاکره سوریه با اسرائیل
چاپ تازهای از «روایت گمشده»، خاطرات خودنوشت «فاروق الشرع» به همت انتشارات ایران و با ترجمهای از حسین جابری انصاری روانه کتابفروشیها شده است. این کتاب که به قلم وزیر خارجه سوریه پیش روی علاقهمندان قرار گرفته از جمله منابع مهم در زمینه روایت تاریخ سیاسی خاورمیانه به شمار میآید؛ روایتی خواندنی از رویدادهای مهم منطقهای به بیان مردی که وی را فردی مهم در جهان عرب میدانند.
نویسنده علاوه بر شرح دوران کودکی، نوجوانی و جوانیاش، به حوادث سیاسی معاصر سوریه و جهان عرب و تأثیر آن در زندگی خود و دیگر جوانان سوریه اشاره میکند. مهمترین بخش این کتاب، روایت الشرع درباره مذاکرات سوریه و اسرائیل از کنفرانس مادرید تا زمان درگذشت حافظ اسد در سال 2000 میلادی است. برای اولین مرتبه است که روایت سوریه از جزئیات این مذاکرات ارائه میشود و از این نظر «روایت گمشده» نوشتهای حائز اهمیت است.
همانطور که در پیشگفتار کتاب هم آمده، نویسنده «روایت گمشده» را اگر نگوییم مهمترین، بیتردید یکی از مهمترین وزاری خارجه جهان عرب در نیمه دوم قرن بیستم میدانند. نکته جالب توجه دیگر درباره «فاروق الشرع» این است که وی یک ربع قرن مسئولیتهای سیاسی مختلفی در عرصه سیاست خارجی سوریه برعهده داشته، مسئولیتهای سفیر سوریه در ایتالیا (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰)، وزیر مشاور در امور خارجی (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴)، وزیر خارجه (۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶)، معاون اول رئیس جمهور (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲)، عضو رهبری کشوری حزب بعث سوریه (۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳) را برعهده داشته و از آن پس هم بازنشسته شده است.
از جمله مسائل قابل تأملی که وزیر خارجه پیشین سوریه در این کتاب به آنها پرداخته، روابط سوریه با صدام، روابط با یاسر عرفات و مداخله سوریه در لبنان است. اما مسأله دیگری که در باب اهمیت «روایت گمشده» میتوان به آن اشاره کرد، تصاویر بکری است که الشرع از دوران ساختار تصمیمسازی سیاست خارجی سوریه در دوران حافظ اسد ارائه میکند. همچنین او مجموعه اطلاعات و تحلیلهایی از نقاط ضعف سیاست خارجی سوریه در آن دوره را هم ارائه میکند. کتاب خاطرات «فاروق الشرع» با درگذشت «حافظ اسد» به پایان میرسد.
فارغ از نکاتی که درباره کتاب و نویسندهاش خواندید، حسین جابری انصاری مترجم «روایت گمشده» هم طی سه دهه گذشته همواره تحولات جهان عرب و سوریه را از نزدیک دنبال کرده، چهار سال از دوران کاریاش را نیز از سال 1377 تا 1381 به عنوان دیپلمات در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق گذرانده و در سالهای اخیر به علت مسئولیت خود در عرصه سیاست خارجی، در ارتباط مستقیم با سوریه و مسائل این کشور بوده است. جابری انصاری از جمله اهداف خود برای ترجمه این کتاب را کمک به تولید ادبیات سیاسی بازگوکننده واقعیتهای سوریه میداند؛ به گفته وی بهرغم روابط ممتاز و متداوم ایران و سوریه در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نقش آشکار ایران در کمک به دولت سوریه برای مهار بحران یک دهه اخیر این کشور، ادبیات سیاسی وزین مرتبط با سوریه در زبان فارسی محدود است و همین مسأله او را بر آن داشته که سراغ ترجمه آثاری از این دست برود. گفتنی است که چاپ دوم «روایت گمشده» نوشته «فاروق الشرع» به تازگی از سوی انتشارات مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
روایت گمشده
فاروق الشرع
انتشارات مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران
نویسنده علاوه بر شرح دوران کودکی، نوجوانی و جوانیاش، به حوادث سیاسی معاصر سوریه و جهان عرب و تأثیر آن در زندگی خود و دیگر جوانان سوریه اشاره میکند. مهمترین بخش این کتاب، روایت الشرع درباره مذاکرات سوریه و اسرائیل از کنفرانس مادرید تا زمان درگذشت حافظ اسد در سال 2000 میلادی است. برای اولین مرتبه است که روایت سوریه از جزئیات این مذاکرات ارائه میشود و از این نظر «روایت گمشده» نوشتهای حائز اهمیت است.
همانطور که در پیشگفتار کتاب هم آمده، نویسنده «روایت گمشده» را اگر نگوییم مهمترین، بیتردید یکی از مهمترین وزاری خارجه جهان عرب در نیمه دوم قرن بیستم میدانند. نکته جالب توجه دیگر درباره «فاروق الشرع» این است که وی یک ربع قرن مسئولیتهای سیاسی مختلفی در عرصه سیاست خارجی سوریه برعهده داشته، مسئولیتهای سفیر سوریه در ایتالیا (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰)، وزیر مشاور در امور خارجی (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴)، وزیر خارجه (۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶)، معاون اول رئیس جمهور (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲)، عضو رهبری کشوری حزب بعث سوریه (۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳) را برعهده داشته و از آن پس هم بازنشسته شده است.
از جمله مسائل قابل تأملی که وزیر خارجه پیشین سوریه در این کتاب به آنها پرداخته، روابط سوریه با صدام، روابط با یاسر عرفات و مداخله سوریه در لبنان است. اما مسأله دیگری که در باب اهمیت «روایت گمشده» میتوان به آن اشاره کرد، تصاویر بکری است که الشرع از دوران ساختار تصمیمسازی سیاست خارجی سوریه در دوران حافظ اسد ارائه میکند. همچنین او مجموعه اطلاعات و تحلیلهایی از نقاط ضعف سیاست خارجی سوریه در آن دوره را هم ارائه میکند. کتاب خاطرات «فاروق الشرع» با درگذشت «حافظ اسد» به پایان میرسد.
فارغ از نکاتی که درباره کتاب و نویسندهاش خواندید، حسین جابری انصاری مترجم «روایت گمشده» هم طی سه دهه گذشته همواره تحولات جهان عرب و سوریه را از نزدیک دنبال کرده، چهار سال از دوران کاریاش را نیز از سال 1377 تا 1381 به عنوان دیپلمات در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق گذرانده و در سالهای اخیر به علت مسئولیت خود در عرصه سیاست خارجی، در ارتباط مستقیم با سوریه و مسائل این کشور بوده است. جابری انصاری از جمله اهداف خود برای ترجمه این کتاب را کمک به تولید ادبیات سیاسی بازگوکننده واقعیتهای سوریه میداند؛ به گفته وی بهرغم روابط ممتاز و متداوم ایران و سوریه در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نقش آشکار ایران در کمک به دولت سوریه برای مهار بحران یک دهه اخیر این کشور، ادبیات سیاسی وزین مرتبط با سوریه در زبان فارسی محدود است و همین مسأله او را بر آن داشته که سراغ ترجمه آثاری از این دست برود. گفتنی است که چاپ دوم «روایت گمشده» نوشته «فاروق الشرع» به تازگی از سوی انتشارات مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
روایت گمشده
فاروق الشرع
انتشارات مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
باید تئاتر را در هر شرایطی زنده نگه داریم
-
هنر، حکایت از «غیراو»
-
زمان: از محسوس تا نامحسوس
-
عکس نوشت
-
کرونا کات
-
ناگفتههایی از خاورمیانه و جزئیات مذاکره سوریه با اسرائیل
اخبارایران آنلاین